کردی گروسی
اگر آن کرد گروسی به دست آرد دل ما را
به طاق ابرویش بخشم دل و جان و سر و پا را
فاضل گروسی
گَروسی، یکی از لهجههای کردی است. این زبان بیشتر در منطقه بیجار گروس و قروه تکلم میشود. در لغتنامه دهخدا چنین آمده: گروس به منطقهای شامل کردستان، زنجان، همدان و قزوین اطلاق میشدهاست که مرکز آن بیجار بودهاست. البته این اطلاق به دوران قبل از تقسیم بندی استانی برمی گردد،
کردی گروسی رابط بین کردی سورانی با کلهری است چنانکه گویش و کاربرد لغات کمتر کلهری بوده
ولی لهجه سخن گفتن همانند کردی سورانی )سنندجی) میباشد البته کلماتی رانیز از کردی کرمانجی به قرض گرفته است . لهجهی کردی گروسی
لهجهی غالب ساکنان گروس را تشکیل می دهد و لهجهی نامبرده از زیر گروه کردی
گورانی ( اورامی ) است. گروسیهایی که هم
اکنون در مناطق مختلف ایران زندگی میکنند اصلیتی از این خطه دارند، هم اکنون در
شهرهای میانه، زنجان، بیجار، قزوین، کرمان و... طوایف گروس ساکن میباشند.
دلیل این امر به تبعید بزرگان خاندان چهلامیران (گروس) به مناطق مختلف در حادثه مشروطه میباشد که به تبعیت از امیر نظام که به حمایت از مشروطه پرداخته بود از ارسال نیرو برای محاصره تبریز خودداری کردند لذا مانند امیر نظام که در آن زمان فرماندار تبریز بود از سمتهای خود خلع و به مناطق دیگر تبعید گشتند. امیر نظام گروسی در جواب نامه محمد علی شاه قاجار که دستور دستگیری باقرخان، ستارخان و مشروطه خواهان را داده بود به عنوان فرماندار وقت تبریز چنین مینویسد: من کسانی را که فریادی جز آزادی و عدالت سر ندادهاند را هرگز دستگیر نمیکنم. بنابرین به علت حمایت از مشروطه از سمت خود خلع و به کرمان تبعید شد و سپس به جای او عین الدوله فرماندار تبریز شد.
قطعه شعری با لهجه کردی گروسی :
بیچاره که سی ک یار نه یری
له ی غوربه ت دلته ن و نه موره
دل وه ر دل و دیدار تو جوره
چه ن ساله من و دل دزانیم
ته نیا دل تو له مان وه زوره
دل ره حم وخوا ناس وئه زیزی
راسی دله گه م تو هایده کوره
به وره و تو مه رو ک دار یادم
ته نیا تو به ری وه دار دیری
ئاسوده که سی ک یا ر دیری
گول خونچه له بی وه بار دیری
پوونه ی قه شه ن وه خت جوانی
وه سف تو د که م وه هه ر زوانی
وه چه و دمژم ئه شق و وه فای تو
قسیه ی دلمه خوا دزانی
باخی له موحه به ت و ئه زیزی
تاوس قه شه ن تو با خه وانی
را خوه ش نه وم تا له تور د لما
دل شایی و شور شکار دیری
ئاسوده که سی ک یار دیری
گول خونچه له بی وه بار دیری
واده ی وه شه ن تو هه ر له لامه
ئه ی دل خوه شی یه چ با ده وا مه
سه د ده ف وتم و دوواره ئووشم
بی یاد تو زندگی حه رامه
رای دیده ن باخ سه وز شیعرت
ئاسوده دلی چو خوه م خو لا مه
هه ر که س وه خه یال خوه ی تو ری دا
نه روژ و نه شه و قه رار دیری
ئاسوده که سی ک یار دیری
گول خونچه له بی وه بار دیری
از وبلاگ: که سکه سور