من چ سه وزم ئیمرو/سوهراب سپهری
پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ ق.ظ
من چه سبزم امروز
( من چ سه وزم ئیمرو)
و چه اندازه تنم هشیار است
( و چه نده له شم وشیاره)
نکند اندوهی سر رسد از پس کوه
(نه کا په ژاره یه ک له پشت کیو بگاتی)
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور
( له دلی من دا، شنیک هه یه، وه ک میشه یی کی نوور)
مثل خواب دم صبح
(وه ک خه وی به ر به یان)
آنقدر بی تابم که دلم می خواهد
( منیش هینده بی ئو قره م،که حه زم لییه)
بدوم تا بن دشت بروم تا سر کوه
( هه لیم هه تا بنه بانی ده شت، بروم هه تا سه ر کیو)
دورها آوایی است که مرا می خواند
( له دوور ده ستان ده نگیک هه یه، که بانگم ده کا)...
ترجمه:علی نانوازاده
۹۵/۱۱/۰۷