گفتگو با عطا نهایی
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۰۷ ب.ظ
![](http://www.noryaw.ir/wp-content/uploads/2016/12/photo_2016-12-05_21-19-51.jpg)
شما یکی از نویسندگان ایرانی هستید که به زبان کُردی مینویسید و
در این وادی هم بسیار سرشناس هستید. اصرار بر نوشتن به زبان کردی از کجا در
شما ریشه گرفت؟
همچنانکه می دانید من کُرد هستم. زبان کُردی زبان مادری من است؛ زبان
مردمی که در میان آنها و با آنها زندگی کرده و میکنم؛ زبان کسانی که
زندگیشان، مسائل و معضلاتشان، رنجها و شادیهایشان الهامبخش من برای نوشتن
داستان و رمانهایم است. همهی شخصیتهای داستانها و رمانهای من کُرد
هستند و در جامعۀ کُردی زندگی میکنند. پس کاملا طبیعی است که داستان آنها
را به زبان خودشان، زبان خودم، بنویسم. با این وصف من دلیل پرسش شما را
میفهمم. در کشور ما مردمان بسیاری با زبانها و فرهنگ های متفاوتی زندگی
میکنند. نوشتن به زبان مادری، برای نویسندگان غیر فارسزبان کاریست بسیار
مشکل. سی سال قبل با علم به این مشکلات زبان مادری را برای نوشتن داستانها
و بعدها رمانهایم انتخاب کردم؛ انتخابی دشوار. دشوار از این جهت که همهی
دانش اندکم را در بسیاری از زمینهها، از جمله ادبیات، از طریق زبان فارسی
کسب کرده بودم. به زبان فارسی درس خوانده و از طریق این زبان با ادبیات
ایران و جهان آشنا شده بودم. من، مخصوصاً در آن سالها و در آغاز کار
داستاننویسام، میدانستم که انتخاب زبان مادری برای نوشتن مستلزم بهای
گزافی است که باید بپردازم. نوشتن به زبان کُردی برایم بسیار دشوارتر از
نوشتن به زبان فارسی بود. میدانستم که باید وقت و انرژی بسیاری را صرف
بازآموزی عمیقتر زبان مادری و کشف لایههای متفاوت این زبان برای خلق
داستان بکنم. میدانستم که با انتخاب زبان کُردی برای نوشتن، خوانندگان
بالقوهی بسیاری را که یا کُردزبان نبودند یا اگر کُرد هم بودند توان
خواندن به زبان مادریشان را نداشتند، از دست خواهم داد. میدانستم که برای
چاپ و نشر کارهایم با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهم شد. من، به همراه دیگر
همکاران کُردم در طول این چند دهه بسیاری از این مشکلات را پشت سر
گذاشتهایم. هر کدام به اندازهی کار و توانمان در مسیر کشف قابلیتهای
زبان مادریمان کوشیدهایم. امروزه بسیاری از هموطنان کردزبانمان توان
خواندن و نوشتن به این زبان را کسب کردهاند. کارهای ما علاوه بر مخاطبین
کُرد ایرانیمان در میان کُردهای دیگر کشورها خوانده می شود. هموطنان غیر
کُردزبانمان هم می توانند از طریق ترجمهی کارهایمان به زبان فارسی با ما و
آثارمان آشنا بشوند...
اگر بخواهید ویژگی بارز نویسندگان کردزبان را با توجه به اقلیمی که در آن زندگی میکنند به برشمارید، چه ویژگیهایی را نام میبرید؟
به باور من از بارزترین ویژگیهای نویسندگان (و شاعران) کُرد، نه تنها در
کردستان ایران، بلکه در دیگر کشورها هم، کوشش پیگیر و جدی آنها یرای کشف و
شناخت قابلیتهای بالقوهی زبان کُردی و فرهنگ کُردها برای خلق آثاری با
استانداردهای ادبیات معاصر است. زبان و فرهنگ از ستونهای اصلی هویت یک
جامعه هستند.
جامعهای که میخواهد از پشت و پَسلههای تاریخ بیرون بیاید، جامعهای که
میخواهد در مسیر صحیح پیشرفت و توسعه قرار بگیرد، بایستی هویت خودش را کشف
و بازسازی کند؛ بایستی از طریق رفع نقصها و آشوبهای زبانی و فرهنگیاش
بر آشوبهای ذهنی و روانیش غلبه کند. شاید به این دلیل است که مهمترین
دغدغهی بسیاری از نویسندگان کُرد روایت واقعیت آن چیزی است که در جامعه و
ذهن افراد جامعه میگذرد. البته هر نویسندهای در هر اثری به گونهای به
شناخت و روایت این واقعیت میپردازد. برخی به چیستی آنچه که در جامعۀ کُردی
روی داده و می دهد می پردازند و برخی دیگر به کیستی انسان در این جامعه
اهمیت بیشتری میدهند...
پرندگان در باد روایت مهمترین دغدغههای ذهنی یک نویسندۀ کُرد است بر بستر
حوادث و رویدادهای جامعه در یک برههی مهم و حساس تاریخ معاصر؛ روایتی چند
لایه و البته پیچیده که امیدوارم برگردان آن به زبان شیرین فارسی این
امکان را در اختیار خوانندگان قرار بدهد.
بازخورد این اثر در بین خوانندگان فارسیزبان چطور بوده است؟
من در کردستان زندگی میکنم و به دلیل مشغلهی زیاد ارتباط چندانی با دیگر
جاهای کشور ندارم. به همین دلیل متاسفانه اطلاع چندانی هم از بازخورد کتاب
در میان خوانندگان فارس زبان ندارم. البته، در این دو سه ماهی که کتاب به
بازار آمده، دوستانی از تهران و بعضی جاهای دیگر با من تماس گرفته و نسبت
به کارم ابراز لطف کردهاند، که اغلب آنها دوستان و همکارانی بودهاند که
پیشتر با مطالعهی چند داستان کوتاه و یکی دو گفتوگوی من در نشریاتی همچون
کارنامه ، عصر پنجشنبه ها و... با من و شیوهی کارم آشنا شده بودند.
به عنوان یک ایرانی، که در مجامع بینالمللی هم چهره شناخته
شدهای هست پتانسیل ادبیات کردی را برای معرفی ایران به جهان چقدر
میدانید؟
پاسخ دادن به این پرسش دشوار است. ترچیح می دهم به جای صحبت کردن از
پتانسیل ادبیات کردی برای معرفی ایران به جهان از پتانسیل این ادبیات برای
معرفی جامعهی کُردی به مردم کشورهای منطقه، از جمله هموطنان خودمان در
ایران صحبت کنم. متاسفانه بایستی بگویم که ادبیات کُردی، حتا آن بخشی که در
کردستان ایران و توسط شاعران و نویسندگان کُرد ایرانی نوشته شده و میشود،
در داخل کشور و در میان مردم غیر کُردزبان هم چندان شناخته شده نیست. هنوز
آثار اندک و انگشتشماری از این ادبیات به زبان فارسی (و حتی به زبان عربی
و ترکی) برگردانده شدهاند. ادبیات کُردی بایستی قبل از هر چیز جامعهی
کُردی و دغدغههای مردمان این جامعه را به جوامع پیرامون خود و مردم
کشورهایی که کُردها در آن زندگی میکنند بشناساند. بایستی ابتدا به
زبانهای مردم منطقه ترجمه شود.
۹۶/۰۲/۰۱