کورده‌واری

گویش و ادبیات کردهای منطقه قروه- کوردی ناوچه‌ی قوروه

کورده‌واری

گویش و ادبیات کردهای منطقه قروه- کوردی ناوچه‌ی قوروه

کورده‌واری

گویش و ادبیات کردهای منطقه قروه مهجور مانده و از کتابت دور شده است. این وبلاگ شاید آغازی باشد برای پرداختن به این مهم و ثبت رسوم و سنن و شعرهایی که در حال فراموشی است. امیدواریم علاقمندان ما را در این کار یاری فرمایند.
https://telegram.me/kurdawary_ghorwa

۳ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

ایل زنگنه کهن سال ترین تشکیلات ایل ایرانی است ، که ریشه در حماسه و تاریخ و فرهنگ این مرزو بوم دوانیده و در تمامی دوران تاریخ این سرزمین راه سربلندی و صیانت و استقلال ایران قد برافراشته و از خود سایه روشن بر جای گذاشته اند .

زیستگاه ایل زنگنه و ایلات و طوایف وابسته به آن را باید در ماورای مرزهای کنونی و در سرزمین ایران بزرگ جستجو کرد .مناطق کوچ این ایل بیشتر در اطراف شمال عراق کنونی (پنجوین ، سلیمانیه و ایالت اربیل و از جنوب شرقی به بدره و از جنوب غربی به حلبچه و خانقین واز غرب به تکریت و سامرا و بغداد ) محدود است .و توسط شاه اسماعیل صفوی (905 تا 930 هجری قمری ) به زیستگاه کنونی در منطقه کرمانشاهان و همدان کوچیدند .

معین الدین نطنزى در کتاب منتخب التواریخ , زنگنه را جزو قلمرو اتابکان لر محسوب مى کند، و زنگنه را جزو طوایفى نام مى برد که به حکم اتابکان لر گردن گذارده بودند . صاحب تذکره الملوک ایل زنگنه را در مجموعه اى مرکب از ایلات کرد و لر نام مى برد . بد لیسی در شرفنامه امراى کرد ایران را به چهار شعبه مشتمل دانسته که زنگنه یکى از آن هاست . بسیارى از نویسندگان معاصر و از جمله جناب آقای دکتر کلیم الله توحدی نیز در کرد بودن زنگنه تردید نکرده اند . با توجه به قراین و شواهد موجود, کرد بودن ایل زنگنه قطعى است.
درباره ی وجه تسمیه ی زنگنه اقوال گوناگون نقل شده است . برخى منابع این نام را برگرفته از نام مکانى مى دانند که این ایل در آن جا مى زیستند . برخى نام زنگنه را بر گرفته از – زنگه- شخصیت افسانه اى در حماسه ملى ایران پسر شاور یا شاپور و از پهلوانان معاصر کیکاوس و کیخسرو مى دانند . زنگنه ها خود را بازمانده ( زنگه ) به شمار می آورند . بعضی از نویسندگان چون مردوخ خاستگاه زنگنه را عراق می داند که در کرکوک و خانقین,اطراف کفرى و ابراهیم خانمى و اراضى سوماک سکونت داشته اند . همه منابع مربوط متفق القولند که ایل زنگنه به منظور یارى پادشاهان صفوى از منطقه اصلى خود کوچیده و در منطقه جدیدى سکنى گزیده اند . آن ها شاه اسماعیل اول را در جنگ هایش یارى داده اند . زمان مهاجرت زنگنه به داخل قلمرو ایران دقیقا مشخص نیست. کسانی زمان مهاجرت ایل زنگنه را پس از حمله مغول مى دانند و به قول آن ها در این زمان مجموعا سیصدهزار نفر بودند ، که به صحراى قراباغ در شمال آذربایجان کوچیدند و در آن جا حکومتى تشکیل دادند . اما اکثر منابع گواه آن است که مهاجرت زنگنه همزمان با تشکیل دولت صفوى توسط اسماعیل اول بوده است .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۰:۱۶
گروه نویسندگان

زبان کردی ، که یکی از زبانهای اصیل و متعدد آریایی است، دارای(گویش ها) و لهجه ها و ته لهجه های مختلفی است، که ذیلا” به صورت اختصار به بررسی آنها می پردازیم :

 ۱- گویش کرمانجی : لهجة ( کرمانجی ) با الفبای لاتین نوشته می شود . برای نشان دادن تمایز تلفظ ، علایم خاصی را برای پاره ای از حروف لاتین در نظر گرفته اند ، مانند حرف ( Ç ) و حرف (Ģ) . در لهجة (کرمانجی ) حرف (ک) و (گ) دو نوع تلفظ دارند . کلمة (کرمانجی ) از کلمة (کرمانج ) مشتق شده است ، که نام بخش وسیعی از کردهای شمالی و غربی مناطق کردنشین جهان است . در پاره ای از مناطق ایران ، برای نمونه در شمال خراسان نیز کردها به این لهجه صحبت می کنند . خیلی از رسانه های کردی ، موازی با لهجة (سورانی) ” زبان استاندارد ” کردی ، به لهجة کرمانجی نیز برنامه دارند . شهرها و مناطق ذیل ، بخشی از کردهای کرمانجی را تشکیل می دهند : دیاربکر (آمد) ، وان ، دهوک ، قامیشلی ، عفرین ، ارض روم ، درسیم ، سلوپی ، زاخو و خیلی از مناطق دیگر . خیلی از شاعران مشهور کرد به این لهجه شعر سروده اند، مانند : استاد احمد خانی ، علامه ملای جزیری ، جگر خوین و غیره . لهجة( کرمانجی ) زبان کردی ، دارای ته لهجه های مختلفی است ، مانند : بادینی ، شکاکی ، داسنی ( دهوکی) ، وانی ، سرحدی ، بوتانی و غیره . حدود 30 در صد از کردهای جهان ، در زندگی روزمرة خود ، از لهجة( کرمانجی ) استفاده می نمایند .

 ۲- گویش سورانی : گویش( سورانی ) ، به نحوی ، به صورت گویش استاندارد کردی در آمده است . در اکثر دانشگاههایی که درآن ها زبان کردی را تدریس می نمایند ، به عنوان زبان استاندارد از این لهجه استفاده می کنند ، مانند دانشگاه پاریس ، صلاح الدین ، دهوک و سلیمانیه . اکثرا” هم در مکاتبات اداری دولت های محلی کردستان ، از این لهجه استاده می شود . کلمة ( سورانی ) از کلمة (سوران ) مشتق شده است . (سوران) نام منطقه ای از مناطق کردنشین و اسم گروهی از کردها می باشد . مرکزاین منطقه دراطراف شهر (سوران) قراردارد . به طور کلی ، لهجه(سورانی) زبان کردی ، در این شهرها و مناطق اطراف آن ها تکلم می شود : سنندج ، مهاباد ، سقز ، بوکان ، اشنویه ، بانه ، مریوان ، دیواندره ، کامیاران ، نقده ، پیرانشهر ، سردشت ، سلیمانیه ، اربیل ، کویه ، دربندی خان ، رانیه ، قلعه دیزه ، رواندوز ، حریر و چندین شهر، قصبه و روستای دیگر . این مناطق عمدتا” در قسمتهای مرکزی و شرقی حوزه زندگی کردها قرار دارند . در لهجة (سورانی) ، حروف عربی ” ح ” و ” ع” ، حالت فونتیکی خود را حفظ کرده و به همان آوای عربی دقیق تلفظ می شوند . در الفبای این لهجه ، حروف عربی ث ، ذ ، ص ، ض ، ط و ظ حذف شده است . یعنی به جای حروف (ث ) و( ص) از حرف (س ) ، به جای حروف (ذ) ، (ض ) و ( ظ )، از حرف (ز) و به جای حرف (ط) ، از حرف ( ت ) استفاده می شود. در این لهجه ، حرفی وجود دارد به شکل ( ض ) ، که تلفظش درست مانند تلفظ حرف v) ( لاتین است . در لهجة (سورانی) زبان کردی ، حرکات با حروف است ، یعنی هر کلمه ای همانطور که نوشته می شود ، تلفظ می گردد . این لهجه بطور معمول با الفبای شکل عربی ( همان فارسی ) نوشته می شود ، مگر در موارد استثنایی . ولی در حروف (ر) ، (ل) ، (و) و (ی) بر حسب مورد ، برای نشان دادن تمایز حالت تلفظ ، از علامتی به شکل (7) استفاده می کنند . شاعران مشهور کلاسیک سرای کرد ، اکثرا” به این لهجه شعر سروده اند ، مانند : نالی، محوی ، حاجی قادر کویی ، قانع ، هژار ، هیمن و امثال آنها . خیلی از روزنامه ها ، مجلات ، رادیو ها ،ماهواره ها ، تلویزیونها ، پایگاههای انترنتی و سایر رسانه ها از این لهجه استفاده می کنند . بخشی از ته لهجه های (سورانی) عبارتند از : ته لهجه اربیلی ، اردلانی ، مکری ، بابانی ، بان ایلاخی و غیره . روی هم رفته بطور بسیار تخمینی می شود گفت ، که گذشته از اینکه این لهجه به صورت زبان استاندارد کردی در آمده است ، حدود 30 در صد از کردها ، در زندگی روز مرة خود ، از این زبان استفاده می کنند .

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۰:۰۵
گروه نویسندگان

جابجایی اقوام در مناطق مختلف ایران و کوچاندن آنان از جایی به جایی دیگر ، یک سنت سیاسی در شیوه ی کشورداری ایران به شمار می رود و کرد هم همانند دیگر اقوام ایرانی در مواردی هم میزبان اقوام مهاجر بوده اند و هم این که خود ناگزیر از کوچ و اسکان در نواحی دیگر شده اند.

مقدمه: کردهای استان مازندران بنا بر یک وضعیت سیاسی و استراتژیکی که در منطقه ی مبدا مهاجرت ( کردستان ) حاکم بوده و بی ثباتی منطقه ی مقصد به دنبال یک سلسله تصمیم گیری ها و ضرورت های سیاسی از حدود چند قرن پیش به نواحی مختلفی از این منطقه کوچانده شدند. طی یک روند تاریخی پس از فراز و فرودهای بسیار سرانجام توانستند با اقوام مازندرانی به هم زیستی و روابط اجتماعی دست یابند. در خصوص تاریخ دقیق مهاجرت کردها آن چه بنا بر شواهد تاریخی صحیح تر به نظر می رسد این است که موج مهاجرت های اجباری کردها به نواحی مختلف از زمان شاه اسماعیل صفوی آغاز شده است و در دوران پادشاهان دیگر همچون شاه عباس و حتی پس از زوال دولت صفوی نیز توسط نادرشاه افشار و کریم خان زند ادامه یافته است.حال فرضیه ی ما بر این است که با وجود مهاجرت اجباری کردها به مازندران ، آن ها احساس تعلق به محیط جغرافیایی را حفظ کرده اند. مهاجرت اجباری کردها به مازندران باعث جذب شدن آن ها در فرهنگ مقصد مهاجر و تاثیرپذیری آنان از فرهنگ مردمان منطقه شده است.

 
کردها پس از ورود به مازندران بر اساس شرایط جغرافیایی و سیاسی در دوره ی زمانی متفاوت به صورت زیر پراکنده شدند:

کردهای مناطق غربی مازندران

کردهای شهرستان بهشهر

کردهای نواحی شمال شهرستان های جویبار و ساری

کردهای مناطق غربی مازندران

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۶ ، ۱۱:۳۲
گروه نویسندگان