کورده‌واری

گویش و ادبیات کردهای منطقه قروه- کوردی ناوچه‌ی قوروه

کورده‌واری

گویش و ادبیات کردهای منطقه قروه- کوردی ناوچه‌ی قوروه

کورده‌واری

گویش و ادبیات کردهای منطقه قروه مهجور مانده و از کتابت دور شده است. این وبلاگ شاید آغازی باشد برای پرداختن به این مهم و ثبت رسوم و سنن و شعرهایی که در حال فراموشی است. امیدواریم علاقمندان ما را در این کار یاری فرمایند.
https://telegram.me/kurdawary_ghorwa

کتاب “خورشید و خرامان” اثر ماندگار “میرزا الماس خان کندوله ای” شاعر بزرگ دوره افشاریه و از بزرگترین شاعران کرد در تمام دوران ها، با تصحیح فرهاد عزتی زاده و مسعود قنبری و توسط انتشارات دیباچه( در تیراژ ۱۰۰۰ جلد و در ۴۰۰ صفحه) منتشر شد. “خورشید و خرامان” اثری عاشقانه- حماسی، با داستانی زیبا و دل انگیز است که از روی هشت نسخه خطی قدیمی که از مناطق مختلف کردنشین به دست آمده اند تصحیح شده است. زبان این منظومه مانند دیگر منظومه های کلاسیک کردی “کوردی گورانی” می باشد و کتاب از نظر ارزش ادبی و هنری و زبان شناختی اثری بسیار ارزشمند می باشد. شکل خیالی و تخیل قوی موجود در اثر و وجود صحنه ها و مجالس سرشار از شکوه و تجمل وزیبایی و قهرمانان و پهلوانانی سرشار از جوانمردی و فداکاری، تنوع و تعدد شخصیت ها، وجود دیو و اژدها و… و نیز زبان روان و اشعار درخشان میرزا الماس خان اثر را بسیار جالب و خواندنی کرده است. کتاب به صورت بیت به بیت لاتین نویسی شده، واژگان و ابیات دشوار منظومه و ظرافت های اثر توسط مصححین توضیح داده شده و در آخر کتاب نیز تصاویری از هشت نسخه ی خطی که کتاب از روی آن ها تصحیح شده، آورده شده است. همچنین واژه نامه ای در آخر کتاب تنظیم شده و کلیه ی لغات دشوار منظومه شرح و توضیح داده شده اند. طراح جلد اثر نیز هنرمند توانای اسلام آبادی “لطیف شکری” می باشد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۵
گروه نویسندگان


رائەکەی له دەرس

پەرەندە ئەگری

ئەچیدە لێوئاو

وەتەک مناڵەیل خەراو قسە ئەکەی

ئەیانە تەنیا کار خەراو نییە

ئاخری منیش شێت ئەکەی

توو چە مناڵ خەراویگی!

                                           اورهان ولی

                             هەڵگەڕانەوە وە کوردی:  فەردین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۹:۳۵
گروه نویسندگان

                              هیچ اتفای
                        قەرار نییە بکەفێ
                         وەلی بنیایمە دی
                                  دایم 
                              ماتڵەمێنێ.
                                                                   «اورهان ولی»
                                                            هەڵگەڕانەوە:فەردین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۸:۵۲
گروه نویسندگان

خدا رحمت کند اموات همه را پدر خیلی شادروان دکتر محمد مصدق و ما را دوست داشت و با ما خیلی هم صمیمی بود مرتب مثل یک دوست با ما حرف می زد با وجودی که بی سواد بود وحتا سواد خوا ندن و نوشتن نداشت شادروان دکتر محمد مصدق را خیلی دوست داشت مرتب از او واز خاطراتش در زمان او صحبت می کرد و ازحز ب توده نفرت داشت و وقتی اسمی از حزب توده به میان می آمد چندشش می شد و مرتب از اینکه جهان پهلوان غلام رضا تختی چقدر شادروان دکتر محمد مصدق را دوست می داشت حرف می زد؛ و هروقت هم حرف میزد برای اینکه ما قطرات اشک روی گونه هایش را نه بینیم با گوشه دشتمالش پاک می کرد و می گفت نمی دانم چرا چشام اشک می ریزه! در آن زمان خیلی کوچک بودم و پدر را خیلی خیلی دوست داشتم به همین علت تصمیم گرفتم وقتی بزرگ شدم پزشکی بخوانم و چشمان پدر را مداوا کنم دیگر نمی دانستم که سر از زندان در می آورم عربعلی شروه برادر بزرگ تر که بعد ها استاد دانشگاه شد و در روز سیزدهم اردیبهشت سال نود به دیار باقی شتافت بیشتر از من و پدر عاشق شادروان دکتر مصدق بود و به همین خاطر چند بار همراه پدر خطر کرد و به دیدار دکتر که در آن سالها زنده بود و حالا نامش زنده است در احمد آباد به ملاقاتش رفته بود در یکی از خاطراتش تعریف میکرد همه کسانی که روزی دور و بر مصدق بودند و بعداز کودتای 28_امرداد رنگ عوض کرده بودند هم آن جا بودند و به ملاقاتش آمده بودند من و پدر هم رفتیم قیافه جذاب و دوست داشتنی داشت موقع خداحافظی متوجه شدیم برای بعضی ها یک بوقلمون کادو گذاشته که همه تعجب کردند و علت این کار دکتر را جویا شدند که چرا برای همه که چند نفری بودند بوقلمون ویا چیز دیگری نداده
این کنجکاوی به صورت ولوله ای در آمده بود و هر کسی توجیحی داشت وکار داشت به جاهای باریک می کشید که سرو کله با غبان دکتر پیداشد و گفت کار خدا بی حکمت نیست و کار آقا هم بی علت پدر هم مثل او همیشه دکتر را آقا خطاب میکرد ولی ما همه اورا دکتر صدا میزدیم باغبان دکتر توضیح می داد و همه سرا پا گوش من که شیرن زبان و کمی هم جسور بودم علت کار را جویا شدم گفت پسرم با سقوط آقا خیلی ها روزی دور و بر آقا به به و چه چه می زدند و مرتب قربان صدقه آقا میرفتند و حالا باد آن هارا به سوی دیگری سوق داده و رنگ عوض کرد ه دور و بر شاه دارند به به و چه چه پرداخته امروز به خیال این که آقا نمی داندو از کارشان بی اطلاع است و آنهارا نمی شناسد همراه بقیه لطف کرده تشریف آورده اند آقا این بوقلمون هارا هم برای کسانی گذاشته که بقلمون صفتند و مثل بو فلمون رنگ عوض کرده و اینجا تشریف دارند گذاشته تا شرمنده شوند.

(از فیسبوک محسن شیروه)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۰:۵۸
گروه نویسندگان

هساره : محمد،فرزند سعید، فرزند علی،در سال ۱۳۰۴خورشیدی در محلهٔ “خڕێ” در شهر مهاباد زاده شد. روان‌شاد سعید ماملی، پدر محمد، از خوش‌صدایان معاصرِ وفایی، شاعر عارف مهابادی بوده و بیشتر اشعار وفایی را با صوت دلنشین خود خوانده‌است.

سعید ماملی دارای پنج فرزند به نام‌های حسین،محمد،مطّلب،حسن و جعفر بوده که حسین سال‌ها قبل بدرود حیات گفته و می‌گویند خوش‌صوتی او کم‌نظیر بوده‌است. خانوادهٔ ماملی به‌طور عموم صدای خوب و دلنشینی دارند. محمد ماملی در سال ۱۳۱۷خورشیدی نخستین آهنگ خود را اجرا کرد و تا سال ۱۳۷۱، با ۵۴سال سابقهٔ هنری،بیش از ۳۰۰ترانه اجرا کرد.محمد ماملی در سال ۱۳۴۲سفری به قلعه دزه و سلیمانیه کرد و چند ترانه را در آنجا اجرا و ضبط نمود.

کتابی با عنوان بازی بێریان:ژیان و گۆرانی‌یه‌کانی موحه‌ممه‌د ماملێ(جلد اول، محمد حسن احمد، بغداد، چاپخانهٔ الحوادث، ۱۹۸۳) درمورد محمد ماملی به چاپ رسیده‌است که در آن تعداد ترانه‌های اجراشده توسط این هنرمند بیش از ۷۰۰نوشته شده‌است. شعر تعدادی از ترانه‌های او توسط حاج هاشم نانوازادگان سروده شده‌است که متأسفانه در کتاب مذکور نامی از سرایندهٔ اشعار مربوط به حاج هاشم برده نشده و نوشته شده شعر این آواز برگرفته از فولکلور است.

محمد ماملی چند ترانهٔ دوصدایی هم با روان‌شاد ملا حسین عبدالله‌زاده اجرا کرد. ملا حسین در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۰۶شمسی در قریهٔ اگریقاش (ایندرقاش) از توابع مهاباد به دنیا آمده بود و از ۱۴سالگی کار خوانندگی را شروع کرد و در طول عمر خود بیش از ۵۰۰آواز و ترانهٔ مختلف اجرا کرده بود. ملا حسین چون از خانوادهٔ روحانی بود، متأسفانه بااینکه از نعمت سواد محروم بود، عنوان «ملا» را داشت.

هنرمند محمد ماملی از خوانندگان مشهور و تراز اول موسیقی کردی به حساب می آید. از محمد ماملی ۲۰۰۰آواز همچون میراثی گرانبها برای ما به جای مانده است .

ماملی یکی از شناسنامه‌های موسیقی کردی محسوب می شود.وی زاده شهر مهاباد است و آرامگاه وی نیز در گورستان بوداق سلطان همان شهر قرار دارد. وی در ۱۳ژانویه ۱۹۹۹در۷۴سالگی درگذشت.

ادامه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۳۶
گروه نویسندگان

"کۊزه‌ێ که‌و"

جلیل آهنگرنژاد


ئه‌گه‌ر شکیا کۊزه‌ێ که‌وێ ،
ئه‌گه‌ر دڵد ته‌نگ بۊ شه‌وێ،
له شار خه‌م حاشا بکه 
بال خه‌یاڵد وا بکه 
سه‌رێ بکیشه ئاسمان 
وه به‌رزیه‌یل که‌شکه‌شان
هساره‌ێ وه ته‌نیا دۊنی 
خه‌نه‌ێ وه رۊ دنیا دۊنی 
دۊنی هشار هشاره‌سه 
دنیا وه‌فر و  په‌ژاره‌سه 
ئه‌ما یه‌کێ ئاساره‌سه 
راێ ئێ شه‌وه‌یله چاره‌سه
***
ئه‌گه‌ر شکیا کۊزه‌ێ که‌وێ ،
ئه‌گه‌ر دڵد ته‌نگ بۊ شه‌وێ ،
ئۊشم به‌و‌ره‌و واران وه کوو ڵ !
ئاگر مه‌رام گیان وه کوو ڵ !
 شه‌و ها شان شیوه‌ن که‌ره‌و 
خوه‌ر ها شان ئاگر به‌ره‌و 
ئاگربه‌ره‌یل ! ئاگر به‌ره‌یل !
ئاگربه‌ره‌یل پاێ دجه‌یل !
ئه‌ر ئاشق سوو بۊن بچن 
تا باڵ بێستۊن بچن 
دل به‌ن وه گیس دووسه‌وه 
تا  تاف ئوقیانووسه‌وه 
دنیا له نوو ئاوا بکه‌ن !
ده‌روه‌چه‌گه‌ێ «سوو» وا بکه‌ن!

ادامه


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۵
گروه نویسندگان

جومەی ئاخر جووزەردان

جاری کزەی بای ئەهات

بیژی نەیژی تاریکۊ

خوەشک و برا لە خەو بۊن

باوکم دانێشتۊ  بوو خوەی

سێێار   ئەکیشا   وە   نۊچ

بووی ئەتر گوڵباخی هەوشمان

پیچیاۊ دەمەو بەیانی

دۊکەڵ سێێار ناو ماڵمان

خەفەت ئەوت لە باوکمان

دایکم ئمشەو بەر لە خەو

هەۊر خەفانی بوو سوب

تاوی خەفت و جا هەڵسیا 

بێدەنگ چۊ بوو سەرتەنۊر

هەۊر هەڵاتۊ بوو نان


قوچکە دا وە تەپاڵە

دانە دانە ناو تەنۊر

چرچوو فێرەیگ لە دەوری

رێزەی نەفت هاورد ڕێژان

دانەی گیش گوورد داێرسان 

ئاگر کەفتە تەپاڵە

شەمالە کرد هاتە بان


دایکم تەنۊری داخست

دایکم تەنۊری داخست


بێخماڵی پڕ لە دۊکەڵ

تەڵیشوان گردە دەسی

سەر باجە لاوردەوە

گوڵوەی تەنۊر گردەوە

دۊکەڵ تەواو بۊ  لاچۊ 

ئاگر تەنۊر داسەکیا

دۊکەڵ لە باجە دەرچۊ

تەنۊر گەش و هەڵاودار

ئامادە بۊ ئەرای نان

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۵ ، ۲۱:۲۸
گروه نویسندگان

اگر چه سالهاست نام نیما به عنوان پدر شعر نو فارسی زبانزد عام و خاص است ، اما باید دانست که نخستین شعرهای نو فارسی را ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی سروده است . لاهوتی به دو زبان فارسی و کُردی شعر سروده است . این شاعر نام آور بیشتر عمر خود را در کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق گذراند و در همانجا چهره در نقاب خاک کشید .
شعر وفای به عهد  (نخستین شعر نو در ایران - ۱۲۸۸ خورشیدی)از ابوالقاسم لاهوتی
 
وفای به عهد
اردوی ستم خسته و عاجز شد و برگشت
برگشت، نه با میل خود، از حمله‌ی احرار
ره باز شد و گندم و آذوقه به خروار
هی وارد تبریز شد از هر در و هر دشت
از خوردن اسب و علف و برگ درختان
فارغ چو شد آن ملت با عزم و اراده
آزاده زنی بر سر یک قبر ستاده
با دیده ای از اشک پر و دامنی از نان
لختی سر پا دوخته بر قبر همی چشم
بی جنبش و بی حرف، چو یک هیکل پولاد
بنهاد پس از دامن خود آن زن آزاد
نان را به سر قبر، چو شیری شد. در خشم:
- در سنگر خود شد چو به خون جسم تو غلتان
 تا ظن نبری آن‌که وفادار نبودم
فرزند! به جان تو بسی سعی نمودم
روح تو گواه‌ست که بویی نبد از نان
مجروح و گرسنه ز جهان دیده ببستی
من عهد نمودم که اگر نان به کف آرم
اول به سر قبر عزیز تو گذارم
برخیز که نان بخشمت و جان بسپارم
تشویش مکن، فتح نمودیم، پسر جان!
اینک به تو هم مژده آزادی و هم نان
و آن شیر حلال‌ات که بخوردیم ز سینه
مزد تو، که جان دادی و پیمان نشکستی.
 
بازگشت به وطن / ۱۲۹۴ خورشیدی
 
در غم آشیانه پیر شدم

باقی از هستیم همان نامی ست
مُردم از غصه این چه ایامی‌ست
من که از این حیات سیر شدم
گفتم ار چند نیست بال و پرم
نتوانم سوی چمن بپرم
چنگ و منقار و سینه هست و سرم
خز- خزان تا به باغ می¬گذرم
چمن آمد ز دور در نظرم
قوت آمد به زانو و کمرم
لانه یی دید چشم¬های ترم
چون رسیدم کباب شد جگرم
دیدم این نیست آشیان دامی‌ست
آه...
من باز هم اسیر شدم.
«ابوالقاسم لاهوتی»
از سایت بلوط
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۱۸:۴۱
گروه نویسندگان
لە وادەێ رۆژ وسام لۆ لۆ شەوار ھات
لە وادەێ گوڵ وسام پەرچین خار ھات
وەتم دەسم بگر دەسم بەسایدن
وەتم زۆڵفد بێیە تەناف دار ھات
***
له جاێ گیسد ده‌سم کیشم له گیس شه‌و
ده‌سم کیشم له چیمه‌نه‌یل خیس شه‌و
له جای لێود ، لێوم کیشم له لێو ئاو
له جاێ باوشد ،خوه‌م خه‌مه‌ باوش خوه‌ره‌تاو
***
مـن و نـامـۆ
له‌ پشت ئاخرین کۊه‌
له‌ وه‌رمای ئاخرین مه‌غار
له‌ پای لق ئاخرین دار
خووڵ سییه‌ی قژنێگ
ده‌سه‌یل چـۊ دوارکه‌لـــگ
گوپ گوپ و
چه‌پاڵ چه‌پاڵ
شه‌و هڵاڵێ
لێڵه‌ زه‌ۊ گرت و منیش
هاوار کردم ئه‌و سایه‌ی خوه‌م
سایه‌ چـۊ نامۆ
نه‌ناسی
خاوه‌نێ !...

سعید عبادتیان شاعر معروف کُرد کلهر که اکنون در دهه ی پنجم عمرش زندگی را در گیلانغرب می گذراند، با تلاش هایی چشمگیر در کنار چند شاعر کوشنده‌ی دیگر در عرصه‌ی شعر کُردی جنوبی توانسته است مردم را دوباره با شعر کُردی پیوندی جاودانه دهد.
سایت بلوط

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۱۸:۰۲
گروه نویسندگان

گەر لە بیری کەسێکداین
ئەوە هونەری ئەوە،
نەک هونەری ئێمە...!
چ خۆشە،
کەسێکمان خۆش بوێ
نەک بۆ پێداویستی...
نەک لە بەر ناچاری...
نەک لە بەر تەنیایی...
تەنیا،
لە بەر ئەوەی شایانیەتی.

 


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۵ ، ۱۹:۱۹
گروه نویسندگان

گذری بر آغاز شعر نو کردی

عبدالله سلیمان که در ادبیات کردی،او را «گوران» می نامند،پدر شعر نو کردی یا به تعبیری پیشوای شعر مدرن کرد است.گوران به سال ۱۹۰۴میلادی در شهر حلبچه، از توابع استان سلیمانیه( کردستان عراق) دیده به جهان گشود و در سال ۱۹۶۳براثر ابتلاء به سرطان درگذشت. اولین اثر ادبی گوران قطعه ای ادبی تحت عنوان،«دریغی برای گذشته و اندوهی برای آینده» است که درسال ۱۹۲۱میلادی در شماره ی ۱۶مجله «ترقی»چاپ و منتشر می شود .عبدالله گوران و تنی از چند شاعران سلیمانیه در دو دهه آغازین قرن بیستم جشن ادبی را با تاثیر از تحولات ادبی ترک های عثمانی آغاز کردند که این جنبش سنگ بنای شعر نوین کردی را پی ریزی نمود .جنبشی که بعدها گوران به تنهایی آتن را پی گرفت و فعالیت ها و نو آوری های او منجر به تثبیت نام گوران به عنوان پیشوای شعر کرد معاصر کرد در ادبیات کردی شد . گوران آثار زیادی از نظم،نثر،ترجمه و نقد در مجلات عراق و کردستان چاپ و منتشر نمود.ترجمه های او از شعر و ادبیات غرب تاثیر زیادی بر شاعران و نویسندگان کرد بر جای نهاد،اما «بهشت و یادگار»و «سرشک و هنر»تنها آثاری بودند که به صورت کتاب در زمان حیات خود گوران منتشر گردیدند.گوران روزنامه نگاری چیره دست نیز بود  و مدتی (از شماره ی ۱۱۲۴تا ۱۲۱۳)نشریه»ژین»را به سر دبیری نمود.هرچند گوران هرگز بطور رسمی عضو هیچ گروه و حزب سیاسی نشد،اما گرایش او به اندیشه چپ آشکار است.در خصوص سالهای اغازین تحول در شعر کردی و اصول کار عبدالله گوران پای گفتگو شاعر و مترجم معاصر کردستان ایران،کامبیز کریمی می نشینم.


آقای کریمی بحث و گفتگو پیرامون شخصیتی به نظر می رسد،شاید ان گونه که در خور این شاعر همچون عبدالله گوران ،بعنوان یکی از کرد بوده است،به او پرداخته نشده است سبک او،بنیان گذاران و شاید اصلی ترین بنیانگذار شعر اصول کارش ،زبان و زاویه ی نگاه گوران به جهان مدرن کردی در فضای ادبیات فارسی کمی مشکل برای شعر فارسی می تواند از جذابیت خاصی برخوردار باشد.

به نظر شما از کجا آغاز کنیم؟

  • نپرداختن به گوران در فضای شعر فارسی وحتی جذابیت خاص آن،برای من چیز جالبی نیست چرا که حکایت تنبلی«من» منتقد کُرد،«من» مترجم کُرد و«من» ادیب کُرد که نتوانسته ایم ویا در خوشبینانه ترین حالت نخواسته ایم گوران زل به فرهنگ،زبان،ادبیات وشعر فارسی معرفی کنیم .آغاز این گفتگو هم می تواند نکته ی بسیار ساده ای باشد مثل این که گوران همان تاثیر را در شعر کُردی گذاشت که نیما در شعر فارسی،یا جناب شهاب الدین وتوفیق فکرت در شعر ترکی ویا رمبو در شعر فرانسه،با علم به وجوه اشتراک آنها وخضایل وتفاوت های خاص هرکدام.
  • ادامه...
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۴۷
گروه نویسندگان

می گویند منبر را از چوب درخت گردو می سازند که بسیار محکم و با کیفیت است. درخت گردو علاوه بر چوب مرغوب سایه و بار خوبی هم دارد.اما درخت چنار میوه ندارد، سایه درست حسابی هم ندارد، از آن چوبه دار میسازند.

دعوای این دو درخت در شعر استاد شهریار شنیدنی ست!

گفت با طعنه منبری به چنار:

سرفرازی چه میکنی؟ بی بار!

نه مگر ننگ هر درختی تو؟

کز شما ساختند چوبه دار!

پس بر آشفت آن درخت دلیر،

رو به منبر چنین نمود اخطار؛

گفت: گر منبر تو فایده داشت،

کار مردم نمی کشید به دار..!!!

ترجمه به کردی:

ممبەریک تانەی دا له  چنار

 وه چەدەو خوەت هەڵئەکیشی; بێبار؟

یانی نازانی تو عاری هەرچی داری؟!

  لە قەد ئیوەو مەردم ئەکێشنە دار

  پەشووکیا ئەو دارە سەربەرزە

 وتی وە ممبەری" کوره خوەشبار"!

 ئەگەر فایدەیک بۊا ممبەری تو

 قەد کاری مەردم نەیەکێشا وە دار.

وەرگێڕ: کەیوومەرس گەڕووسی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۵ ، ۲۲:۰۲
گروه نویسندگان

میکائیل فلاحی متخلص به «خیـــــال کردستانی»،در هشتم اردیبهشت سال ۱۳۴۱ در روستای پیر باباعلی از توابع شهرستان قروه کردستان دیده به جهان گشود. پس از اخذ لیسانس علوم تجربی، به تدریس در مدارس روستاها وشهر قروه و دهگلان پرداخت. در سال ۱۳۷۴به فعالیتهای ادبی، فرهنگی و پژوهشی دست زد و آثاری از ایشان درشماره های مختلف هفته نامه ها، ماهنامه ها ماننــــــــد «سیروان»، «آبیدر» و مجلات اطلاعــــات هفتگی و گاهنامه های مانند «ژیوار» «ترانه ی باران»، «افق درافق»، «فاخته» و... به چاپ رسیده است.
درسال ۱۳۹۲ نخستین مجموعه دوبیتی هایش باعنوان«چرابرهم زنی خواب پرنده» چاپ ومنتشر شد که شامل: ۱۸۳ دو بیتی در ۹۸ صفحه می باشد.در سال ۱۳۹۳ کتاب «ساقی ساده خیل» را که به زبان اورامی است چاپ و منتشر کرد این کتاب ۲۶۱ صفحه وشامل: ۷۰ غزل،۲۱۰ رباغی و ۷۰ تک بیت می باشد. از دیگر آثار وی مجموعه غزلیات فارسی،دیوان اشعار کردی و یک رمان به زبان کردی است که آماده چاپ می باشد.



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۱:۲۰
گروه نویسندگان

شێته ی دیده شێت ئه من شێتی تۆم
وه ک شێت ئاواره ی سارا وکه ژو کۆم

تانه م لێ مه ده شێت و شێواوم
شێته به زوڵفت ئه سیر کراوم

شێته  شێتی تۆم ، شێتێ بێقه رار
له شوێنتا وێڵم هه وار به هه وار

تۆ شێت شێتی, شێته ی دیده کاڵ
له تۆ شێتتره شێتێ چوون خه یاڵ

پێم خۆشه بڵێن که شێت وشه یدام
وه ک مه جنوون شێت و شه یدای له یلام

من نه مده زانی شێت و بێ په نام
پێم ده ڵێن شێته، ئێستا دڵنیام

چۆن من شێت نه بم، بۆ چاوی مه ستت
بۆ زڵف خاو و ئه برۆی په یوه ستت

بۆ خونچه ی ڵێو وکوڵم و ڕوخسارت
بۆ باڵای سه رو و دیده ته تارت

به هۆی زه نه خ و چاڵی سه رگۆنات
هه رچێکم هه یه ده یــکه م به فیدات

میکائیل فه لاحی«خه یاڵ کوردستـانی»
            14مهر 139
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۹:۲۴
گروه نویسندگان

                                 

من

پری بۊچێک پر خه‌فه‌تێ

ئه‌ناسێم که له ناو ئۆقیانوسێ ماڵی هه‌س و

دلی وه دوزه‌لی چوینێ

ئه‌ژه‌نێت، وه سه‌ر خوه‌ی، وه سه‌ر خوه‌ی

پری بۊچێک پر خه‌فه‌تێ

وا شه‌و له ماچیگ ئه‌مرێ و

به‌یانی له ماچیگ تێده دنیا...


                                                   حه‌سه‌ن موحه‌مه‌دی


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۹:۵۰
گروه نویسندگان
ئه مشه و له داخی جه فای ڕۆژگار

هه تاکوو سه حه ر ئه گریم به زار

له دیده م شه رت بێت خوێناو ببارم
با سوکنای بێت گه ردوون غه دار

ئه من له دونیا بێ به ش وته نیا
جێگای من نیه له گوند وله شار

ئه ونده دڵم ته نگ و خه مینه
له ژیانی خۆم بێزارم بێزار

زه ڕه ی هۆمێد وشادیم نه ماوه
ئیدی چۆن بژی دڵی بێ قه رار

به ڵام شه هامه ت ئه م کاره م نیه
هه رئه مشه و ئه من خۆم کێشم به دار

خۆم کێشم به دار به دڵی خه مبار
به ڵکۆ ئارام بم له گلکۆی تار

له لای مه زارت سه ر بنێمه وه
ده س له گه ردنت نازنین دڵدار

ئیدی تاقه تی دووریم نه ماوه
به گیانت قه سم ئه ی سه روی گوڵزار

ئه ی سه روی گوڵزار ئه ی یار نازار
له دوایی کوچی تۆ خه یاڵ ئازیه ت بار

میکائیل فه لاحی«خه یاڵ کوردستانی»

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۲۱:۲۴
گروه نویسندگان

1

ئاواره

بادڵی ته نگم زوو بوێت پـــــــــاره
له مه زیاتر من بۆم ئـــــــــــــارواره
عومرم به سه ر چوو له شـــاری قوروه
شاری پڕ له غه م شــــــــاری په ژاره


   2

هاناسانی سه رد

با من هه ڵکێشم هـــــه ناسانی سه رد
له ده ستی جه فای چه پگـــه رد  نامه رد
با دڵی ته نگم زیــــــــــــاتر بشکێنێ
وه ک گه ڵای پاییــز با ببم   ڕه نگ زه رد


میکائیل فه لاحی «خه یاڵ کوردستانی»

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۵ ، ۱۷:۴۷
گروه نویسندگان

هەر چۊینیگ شرووە

هەر هاتنیگ شرووی تر

تواوبۊنیگ نییه

یا لە ناو چاوی

یا لە ناو دڵ ...

                          

                        فەردین شەریف نیا- قوروه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۳:۲۲
گروه نویسندگان

1


چەنی خوەشە

تواشای تو کەم

تو قسە کەی 

تو رێ بچی

تو بکەنی

تو بتورشنیدەی

لەیانە خوەشتر

تو لاکەیدەو

جا پەڵپ بێری

وە تونیگەو 

بیژی:

تواشای چە ئەکەی؟

من بیژم:

ها ؟


2


ئانیگ هەید

دیار نیید

ئانیگ نیید

چەنی دیاری

گشک ئەی بۊن و نەۊنە

خوەمم خوەم

تەخسیر تو نییە


                             فەردین شەریف نیا - قوروه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۵ ، ۰۳:۱۶
گروه نویسندگان

 


ویرجینیا وولف: ئانی خوه‌مان ناناسین، چون ئه‌تانین ئه‌ی یکه‌و ئه‌و یکه بناسین.

امرسون: ساتی به‌شه‌ر ره‌فێق راسه‌کیی هه‌س که خوه‌یش ره‌فێق راسه‌کی بۊد.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۰۰:۵۰
گروه نویسندگان


باڵ    

باڵ

باڵ    

باڵ

باڵ    

باڵ

باڵ...    

ئەی دیوارە چەنی بەرزە

فەرە تەقالا دامە

ناتانم کەمە ئەودیەو

وازانم دی دێرە

ئەشیا زۊتر لە فکری بۊام

ئەیژم:

با یەی دەف تر باڵ بگرم

باڵ

باڵ

باڵ...

ئای

مردم 

شەکەت بۊم 

با بمێنێ

بوو دەفەی تر ...

                                        فەردین شەریف نیا- قوروە

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۴۱
گروه نویسندگان

وە هەرکەسی گیان وتمە 

دوژمەنێ گیانم ئەوەسە

دوژمەنگم بەختی خوەمە

ئەیسە عەیان بۊە وە من


هەڵگەڕانەوە: فەردین شەریف نیا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۶
گروه نویسندگان


هرمان هسه: ئه‌گر گه‌ره‌‌کێت بۊد دوو که‌وریشک بۆری، هه‌ر دوو یان ده‌ر ئه‌چن.

کنفوسیوس: پیاگ گه‌وره‌ وه‌ خو‌ه‌ی سه‌خت ئه‌ورێت و پیاگ بۊچک وه ئه‌ی یه‌که و ئه‌و یه‌که.


حه‌سه‌ن موحه‌مه‌دی


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۲۷
گروه نویسندگان

                                                

« تا که‌ێ خه‌فه‌ت ئه‌وه بۆخوه‌م هه‌سێم یا نه؛

هه‌ر‌ وایش ئۆمر وه خوه‌شی بڕانم یا نه؛

پر که پیاڵه شه‌راوه‌گه، که پێم دیار نیه

وا ئه‌ێ نه‌فه‌سه ئه‌کیشم تێده ده‌یشت یا نه»


حه‌سه‌ن موحه‌مه‌دی

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۰۷
گروه نویسندگان

کار تاوسان خوەیانی تواو کرد و له ئاوای قەڵاچەوە چــۊ بوو چومغولی کە درەو کا. کایاره لە پای زاخەیک دانیشت دا مەردم له کار بێنەو  و بێنە بان زاخەکان بزانێ کی کارگەری گەرەکە؟ لەی ئانه گاگەل هات. تەکانی دا  و هەڵسیا له ناو ڕیەگە  لا چێت; مانگایک داچەڵەکیا و سوڵی کردەو کەفتە ناو زاخە کونیک و تلیشیا کایاره وتی:"ڕووژم ڕەش بێت جاچەپکەم؟" لەی ئانه چاوی ئه کەفێته درگای تەپاڵدانی, ڕائەکا ناو تەپاڵدان و خوەی ئەشارێتەو. له شەکەتیا لە ناو تەپاڵدان خەوی ئەوادەو.  سوح زۊ ژن ماڵەگە تێ بوو تەپاڵە. ناخافل کایاره ئەوێنی ,ئەقیژنێت و لە هووش خوەی ئەچێت. کایاره  تەماشا ئەکا چ پەنی ڕیشی گردوه  سەروێن ئەدا بەر دەمیا با نەیناسن و ڕێ ئاوای خەسراوا ئەگرێتە بەر. لە ڕێا هەر لە بەدبەختی خوەی بیرئەکادەو. ئەگەیدە ڕێواری کە لە ئاوای خەسراوەوه دووشاو تێرێ له چومغولی بیفرووشێ. ڕێوار بارە دووشاوەگەی لار ئەوێتەو وە زوان گەڕووسی ئەیژی :"یاخوا وە خەیر بیای, یارییم به ئای بارەگە ڕاسەو کەیم:" یاری ڕێوار ئەدا و هەر ها بیر مانگاکه و ژنەگە. یەک دەفە ڕێوار  گورێسەگه فڕە ئەدا , کا یارە بارەگە بوەسێ. کایارە ناو فکرا ئەوێ  لە خوایە ئەدا لێ. ئەترسێ دووشاو لە دەسی دا ئەکەفێ و ئەڕژێ. ڕێوار ئەیژێ:“ئەی خودا ئەرات نەسازنێ:" چکی ئەنێتە شوون کایارەوە . دا ئەگەڕێتەو کەرەگە باقی دووشاوەگە ئەڕژنێ. کایاره تێده لێو چەمەگەی خەسراوە وە ژنیگ  ئەیژێ : خوەشکە برا! ئاو کاسه بە چکی ئاو بخوەم:" ژن ئەیژێ  :" براگەم ئەرا ئەقورە ئارەق کردیت؟ :"کایارە ئەیژی کارگەرم هاتمە بوو کرێکاری. ژن ئەیژێ :" بەو بچیمه ماڵ ئیمە کارگەر خوازین:" کایاره ئەچێته ماڵ و ژنەگە نان و چای ئەدا پێ . ئەپرسێ  بەس شۊەکەت ها کوی ؟

ـــــــــ چیوه ئەرای چوخملی دۊشاو بفروشێ:"

کایاره  لە دڵ خوەیەو ئەیژێ ئای هاوار وە ڕووژم ماڵ دوشاو فرووشەگەس! دا تێدە خوەێا دووشاو فرووش تێدە بەر ماڵ. ژڹەگەی ئەیژی :"خاس زۊ فریەتیدەی:" کاورا چاوی ئەکەفێدە کایارە ئەیژێ:" چەقووی بیارە توای بکوشمەی:" دواێ چکی مڕو مشت , ژن پیاگ دائەساکنێ و قەرار ئەنن کایارە بوو ئەوان کار بکا. بەینی کار ئەکا بوویان  ,ئاڵف ئاو  حەیوانەگانیان ئەکا و درەو ئەکا. گایگیان ئەکەفێتە نەخوەش , کایاره گ شەوی و چرا مووشیگەو ئەچێ سەری ئەدا کە ئەگەر گاگە حاڵی خراو بێت بیگەینێدە چەقوو. شەوی کەرەگەیان تەنافەگە ئەپێچێته پایەو ئەکەفێ.زرمه تێت، کایارە و خەیاڵ گاگەوە دەرئەچ بوو گەوڕ,ئەونە هەوڵ ئەویت چرا ناوا ,دەس تیرێده مل گاگە کەفتگە و پەلەقاژه ئەکا , فەوری سەری ئەوڕێ. قاو ئەکا لە ساحێو ماڵ کە " گاگە حاڵی خراوو بوو وه حاڵ خراو گەیانمه چەقوو:" ئەوانیش چرائەوەن و ئەچنە گەوڕ چ کایارە کەرەگەی سەر بڕیوه. هاورداد ساحێو ماڵ ئەژنەفێ ,خوەی ئەزانێ چ پەنیکی داگە. لەو پا بێ ئەوە  قرانی بسەنێ ڕائەکادەو بوو قەڵاچه    

کەیومەرس گەڕووسی.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۲۳
گروه نویسندگان